شهر باستانی هترا

شهر باستاني هترا در شمال عراق مربوط به دوره اشکاني



تغيير مكرر مرزهاي جغرافيايي از مشخصه‌هاي بارز تاريخ طولاني ايران است. در طول تاريخ اين سرزمين كهن،
مرز‌هاي سياسي و فرهنگي بارها تغيير شكل داده‌اند، به دفعات پيشروي كرده و يا پس نشسته‌اند و در هر عقب نشيني بخشي از آثار و ميراث ايران را در سرزمين‌هاي دور به يادگار گذاشته‌اند. هترا نيز از جمله همين ميراث ايراني است كه اكنون كيلومترها دورتر از مرزهاي سياسي امروز ايران، داخل خاك عراق واقع شده است.
شهر هترا كه در معماري و فرهنگ آن آميزه‌اي از سه تمدن ايراني، يوناني و رومي به چشم مي‌خورد، مهم‌ترين محوطه باستاني به جا مانده از دوران اشكانيان است. اهميت هترا وقتي آشكارتر مي‌شود كه بدانيم هيچ بنا يا محوطه‌اي با اين درجه از اهميت از دوران اشكانيان در داخل مرزهاي ايران باقي نمانده است.
اين شهر باستاني در مركز استپ‌هاي خشك شمال الجزيره، واقع در منطقه بين رودهاي دجله و فرات، واقع شده است. با توجه به معيارهاي امروز، هترا در 290 كيلومتري شمال غرب بغداد و 105 كيلومتري جنوب غرب موصل قرار گرفته است، اما در دوران باستان اين شهر در فاصله 50 كيلومتري شمال غرب پايتخت آشور باستان واقع شده بود.
هترا از اوايل قرن اول ميلادي قلمرو حكمراني يك سلسله محلي بوده است. موقعيت جغرافيايي اين محل كه در مرز بين امپراتوري اشكاني و روم و در مسير مهم كاروان‌هايي كه از سمت شرق به سوي سوريه، پترا ( در رادن)، بعلبك (در لبنان) و آسياي صغير مي‌رفتند و همچنين اتصال اين شهر به شبكه راه‌هاي روم، سلسله حاكم بر اين شهر و البته خود اين شهر را قدرتمند ساخته و موجب شده بود كه روز به روز بر قدرت اين شهر و حاكمانش افزوده شود.
در نتيجه اين تحولات هترا كه در ابتدا يكي از هجده ايالت امپراتوري اشكاني بود تبديل به قلمرو كوچك و نسبتاً مستقلي مي‌شود كه از شهر هترا و محيط پيرامونش تشكيل شده بوده است. در دوران اشكانيان كه ايران به صورت ملوك الطوايفي اداره مي‌شد، حكمرانان اين شهر شاه خوانده مي‌شدند و در سلسله مراتب پايين‌تر از شاه اشكاني كه شاه شاهان خوانده مي‌شد، جاي مي‌گرفتند.

پس از اين دوران و درست تا پايان قرن دوم هترا به اوج رونق و قدرت خود رسيد و تبديل به يكي از زيباترين شهرهاي مشرق زمين شد. اما دوران رونق هترا چندان به طول نيانجاميد و با انقراض خاندان آرساسي‌ها، خاندان حاكم بر هترا، به دست ساسانيان همه چيز در هترا تغيير كرد.
گزارش برخي از تاريخ نگاران رومي نشان مي‌دهد كه در سال‌هاي اوليه حكومت ساسانيان، هترا در مقابله ايران و روم با روميان متحد شد و ارتشيان امپراتور گرديانوس سوم حدود سال 230 ميلادي در اين شهر مستقر شدند. همين مسئله پادشاهان ساساني را به تسخير هترا تحريك كرد.
اردشير اول، شاهنشاه ساساني نيز در اولين تلاش خود در حصر اين شهر در حدود سال 220 ميلادي شكست خورد و به سرنوشت ساير محاصره كنندگان اين شهر دچار شد. اما سرانجام در سال 240 و يا 241 ميلادي اين شهر به دست جانشين اردشير، شاپور اول تسخير شد. شاپور در اولين سال تاج گذاري‌اش به اين پيروزي نايل آمد.
سقوط هترا كه نهايتاً منجر به متروك ماندن ابدي اين شهر شد، بعدها آميخته به افسانه و داستان و در حالي كه هنوز رگه‌هايي از حقيقت را در خود داشت به كرات در داستان‌هاي عربي و فارسي نقل شد كه از آن جمله مي‌توان به كتاب‌هاي تاريخ طبري و تاريخ مسعودي اشاره كرد. در اين ميان داستان «نازميرا» شاهزاده خانم هترايي كه به خاطر عشق‌اش، به شهر هترا خيانت كرد به ادبيات غرب نيز راه پيدا كرد و دست ماية خوبي براي هانس كريستين اندرسن، نويسنده مشهور دانماركي در داستان «شاهزاده خانم و نخود» فراهم آورد.
از بين اشيائي كه تا كنون در اين محوطه كشف شده‌اند مي‌توان به 500 لوح اشاره كرد. اين الواح به خط و زبان آرامي نوشته شده‌اند و بر برخي از آنان تاريخ سلوكي حك شده است. تاريخ‌هاي حك شده سال‌هاي بين 409 (97 و يا 98 ميلادي) تا 549 سلوكي (237-238 ميلادي) را نشان مي‌دهند. بيشتر اين الواح نوشته‌هاي يادبود، نذورات، نوشته‌هاي الواح مقابر و يا لوح يادبود بناي ساختمان‌ها هستند و همگي به زبان آرامي ميانه و گويش محلي شرق بين‌النهرين و با رسم‌الخط آرامي ميانه يعني با استفاده از 22 حرف نوشته شده‌اند. علاوه بر اين متون آرامي نوشته‌هايي به خط و زبان يوناني و لاتين نيز در هترا پيدا شده‌اند كه هنوز مطالعات لازم روي آن‌ها صورت نگرفته است. در كنار اين نوشته‌ها مي‌توان از سكه‌هاي مسي و نقره‌اي بسياري نيز در زمره اشيا مكشوفه در هترا نام برد.
متون به دست آمده از اين شهر شامل اسامي بسياري از قبيل نذر كنندگان، بنيان‌گذاران، حكمرانان و مسئولين رسمي مي‌شود. در كنار نام‌هاي سامي كه عموماً اسامي آرامي و عربي هستند، تعداد زيادي از اسامي ايراني مانند آسپاد، افراهتا، ميترا، مهرداد، ماني و تيرداد نيز قرار دارند كه در واقع نمونه‌اي از بافت جمعيتي اين شهر را به ما نشان مي‌دهند. اكنون مسلم است كه اكثريت ساكنان اين شهر را اقوام سامي يعني آرامي‌ها و اعراب تشكيل مي‌داده‌اند و چنان كه در الواح مكشوفه آمده است حاكم هترا را با لقب «ملك‌الاعراب» كه به معناي شاه اعراب است، مي‌شناخته‌اند. خوشبختانه به لطف همين الواح باستان‌شناسان توانسته‌اند نام بسياري از شاهان هترا را پيدا كرده و ارتباط بين آن‌ها و موقعيت‌شان را در سلسله پادشاهان اين شهر مشخص كنند.

بيشتر بناهاي هترا از سنگ آهك و سنگ گچ ساخته شده‌اند و همگي آن‌ها تلفيقي از معماري آشوري، هلنيستي (يوناني)، اشكاني (پارتي) و رومي هستند. ديوارهاي معبد اصلي از سنگ‌هاي كنده‌كاري شده با نقوش و تصاوير مرسوم دوران اشكانيان درست شده‌اند. اين نقوش به خصوص در حاشيه قسمت ورودي و بالاي تيرهاي سقف چشمگيرتر هستند. در عين حال تاثير معماري هلنيستي (يوناني) در نقش‌هاي حكاكي شده در سرستون‌ها، پايه ستون‌ها، قرنيزها و گچ‌بري‌هاي تزئيني كاملاً مشهود است. مجسمه‌ها و پيكره‌هاي بازمانده از اين دوران نيز از ويژگي‌هاي بارزي برخوردارند. نماي روبروي مجسمه‌هاي هترا با مشخصه‌هاي مجسمه‌هاي اشكاني نوعي از هنر دوران پسا هلنيستي كه با هنر شرقي تركيب شده است را به نمايش مي‌گذارد. مجسمه‌ها عموماً شمايل خدايان و يا افراد سلسه خاندان فرمانروايي اين شهر هستند كه بيشتر لباس‌هاي اشكاني به تن دارند، لباس‌هايي با آستين‌هاي بلند، شلوار و بالا‌پوش‌هايي كه تا روي زانو مي‌آيند.
به رغم تمام اين اوصاف، هترا كه روزگاري شهري پر رونق و زيبا بود پس از متروكه ماندن در سال 241 ميلادي به تدريج رو به زوال گذاشت و در اين مدت زلزله نيز به روند تخريب آن كمك كرد.
متاسفانه اكنون نيز جنگ و درگيري‌ها در عراق وضعيت شهر هترا را وخيم‌تر كرده و لرزه‌هاي ناشي از انهدام مهمات يكي از انبارهاي تسليحاتي به جامانده از دوره صدام كه در نزديكي اين شهر قرار دارد، بيش از پيش به روند تخريب اين آثار باستاني دامن زده است و اين محوطه باستاني كه از سال 1985 در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيده، اكنون در وضعيت اسفناكي به سر مي‌برد

معماری هترا
معماری هترا(حضر):
معماری حضر به طور کلی در شیوه ساخت و ساز و استفاده از مواد و مصالح و نوع سبک معماری و هنرهای تزیینی و آرایشی بناها اسلوب های ویژه خود را داراست.
در آثار معماری حضرمعمولا از سنگهای تفته و گچ به کثرت استفاده شده و نیز در ساخت ایوانها که یکی از عنصرهای اصلی سبک معماری آن به شمار می آید. تزیینات بر روی ایوانهای معبد کبیر با ساختن مجسمه ها و آرایشهای هنری و ستونها و نیمه ستونهای نهاده شده با با اسلوب معینی از معماری دقیق آن حکایت میکند. ابنه حضر در مرحله اول به دو نوع تقسیم می شود:
یک دسته که با خشت خام و ملاط گچ سا خته شده اند و در دسته دیگر از ابنیه که ارتفاع بلندی را دارا هستند که با تخته سنگهای بزرگ و تفتیده همراه با استفاده از گچ ساخته شده اند. بر این اساس شهر حضر از کهنترین شهرهای معروفی است که در ابنیه آن گچ به طور وسیع به کار گرفته شده است. البته ملاط در آثار و بناهای شهر های قدیمی مثل آشور و نینوی و بابل که از گل ساده و احیانا از قیر بوده کاربرد داشته است.
ساختمانهای مسکونی و معابد کوچک از ابنیه نوع اول است که معمولأ با خشت خام و گچ ساخته شده اندالبته همین قسمت زیر بنایی دیوارها را به طور بسیار قلیل از قطعه سنگهای مرتب و به اندازه ساخته اند. و پس از آن ساختمان را به همین شیوه به اتمام رسانده و اطاقها و دیوارهای آن را با خشت خام و گچ محکم می کردند. از دوره سکونتهای اولیه در جبهه شهر در وسط آن،قسمت بیرونی حیاط خانه ای کشف گردید که اطرافش را اطاقها و تاسیسات سکونتگاهای دیگر تشکیل داده بود. و اگر این خانه بنایی وسیع بوده باید بیش از یک خیاط داشته باشد و در عین حال مشتمل بر قسمتی ویژه برای پذیرایی مهمانان نیز باشد. البته موقعیت این ساختمان به گونه ای است که کسی نمی تواند به داخل آن راه پیدا کند بلکه از لابلای خلال گذرگاهی که دارد می توان به آن راه پیدا نمود.
از بناهای دیگری که با خشت خام بزرگ ساخته شده اند معابد کوچکی هستند که تا کنون با توجه به کاوشهای باستان شناسی بالغ بر یازده معبد شده اند. این معابد از حیث سبک معماری شبیه به هم هستند. یکی از آن معابد از مصلی مستطیل شکلی تشکیل شده در قسمت وسطی یکی از یکی از ضلعهای طولی مصلی، اطاق چهار گوش کوچکی به آن متصل بوده که خلوتگاه ((ایزدی)) است که مجسمه اش را در آن جا نصب کرده اند. و در جلوی مصلی حیاط بزرگی واقع شده که در اطراف آن ساختمانهای مسکونی و یا ساختمانهای مسکونی و یا خانه های کوچک و نیز ایوانهائی با شبستان برای خدمات ویژه معبد ساخته اند. یکی از این معابد کوچک که همان معبد هشتم است دارای دو مصلی و یا خانه برای بتان می باشد که یکی از آنها پس از تخریب آن دیگری بنا گردیده است.
شکوه وزیبندگی این شکل معماری همچنین با افزودن آن به خلوتگاه شمس نیز که پشت ایوانهای همردیف قرار دارد مشاهده می گردد. خلوتگاه شمس را تقریبا شبیه به شکل معابد کوچک ساخته اند. معبدی نیز با سبک وشیوه معابد کوچک حضر در شهر دورااورپوسنیز وجود دارد که این معبد مخصوص پرستش((جد)) الهه خوشبختی است.

اما نوع دوم از ابنیه حضر که با تخته سنگها ساخته شده اند بلندترین و بزرگترین این آثار دیوار و باروی قدیمی شهر است و نیز همراه با برجها و دروازه های آن و همچنین معبد کبیر که در وسط شهر حضر بنا شده است و همچنین گورها و قبر ها و آرامگاهای مخصوصی که در داخل شهر پراکنده می باشند بویژه در جبه شرقی شهر.
معبد کبیر با شکوه ترین و بزرگترین بناهای شهر حضر است. و مهمترین بنای معبد ساختمان مستطیل شکلی است که دیوارهای سنگی آن را احاطه کرده است که معبد را به دو بخش مجزای صحن و حرم معبد تقسیم می کند. داخل معبد کبیر شش معبد مشخص یا عبادتگاه پراکنده که هر کدام مخصوص عبادت یکی از خدایان است قرار دارد . دیوارهای این بناها با شیوه و سبک خاصی ساخته شده اند. سطح نمای هر دیواری را با تخته سنگهای صاف و مرتب بنا کرده اند و قسمت و روی داخلی دیوار را با قلوه سنگها ساخته اند. و جاهای خالی دیوارها را با ملاط گچ و خرده سنگها پر کرده اند با توجه به ضرورت ربط و پیوند قسمت درونی و بیرونی دیوار در فاصله های مناسب با سنگهای پهن و دراز همان کاری را که میخ در به هم وصل کردن چوب دارد همان را نیز این سنگهای دراز انجام می دهد.
از ویژگی های معماری حضر عدم جمع ابنیه داخل یک معبد واحد در مرکز واحد معینی میباشد. لذا ابنیه و آثار داخل و محدوده معبد کبیر پراکنده هستند و به همین گونه این قضیه در مورد معابد کوچک نیز صادق است. از آنجا که ما مشاهده میکنیم که خانه های ساخته شده در اطراف حیاط با عبادتگاه همگی از هم فاصله دارند و به هم متصل نمی باشند.
در هر بنایی از بناهای شهر حضر که کاوش و مورد بررسی قرار گرفته است تقریبا دارای ایوان می باشند. و ایوان در کلیه معابد و کاخها و خانه های مسکونی شهر به عنوان یک عنصر معماری خضور دارد. و این عنصر معماری متداول در حضر بناهای آن را از آثار هلنی و رومی متمایز و مشخص میگردانذ. زیرا که در بناهای هلنی و رومی ستونها سنگی به وفور به جای ایوان به کار گرفته می شودبویژه در شهرهایی که معاصر معماری دوره حضر هستند.
ایوان در معماری حضر برای یکی از دو هدف یا دو هدف اصلی زیر بر پای می شد:
یکی اینکه برای افزونی ضخامتو بزرگی و زیبایی و تزیین بنا ساخته می شد. دیکر اینکه برای افزودن و زیاد کردن مکان و فضای ساختمان اصلی و ایوان به صورت سقف دار نیز ساخته می شود که این ایوان همان کاربردی را دارد که صفه و پیش سراها در کاخها دارند. ایوان در وقت خودش عبارت بوده از یک فضای سر پوش که از بارش باران و اشعه و نور خورشید به داخل ساختمان اصلی محافظت و جلوگیری می کرده است.
هنرهای تزیینی در معماری حضر در درجه نخست بر روی قسمتهای بیرونی ایوانها در نیم ستونهایی که به بنای اصلی متصل بودند انجام می گرفت. و نیز بر روی ستونهایی که در بالاترین ارتفاع و بهترین قسمت بنا قرار می گرفتند. و نیز تزئینات بر روی مجسمه ها و پیکره هاتراشیده شده از سنگهای قوسی در قسمت جلویی ایوانهاکه مجموعه ای از خدایان و موجودات اسطوره ای و احیانأ اشخاصی که در ساخت بنا نقش داشته اند را نشان می داد. و همچنین از تزیینات و هنرهای به کار گرفته شده در قسمتهای بیرون بنا عبارتند از:
1- شکلهای حیوانی 2- شکلهای گیاهی 3- شکلهای هندسی که بین اینها شکلهای مار افسانه ای و برگ گیاه اکانتوس و طناب محکم وکلاه خود آهنی و سر نیزه دیده می شود.
تزیینات هنری با این شکل و شیوه از ابتکارات معماری حضر است که برخی از عناصر معماری آن از ((معماری آشوری )) اقتباس شده و برخی دیگر از معماری هلنی و از خود نیز عناصری معماری افزون بر آنها اضافه نمودند و بکار گرفتند. مردم حضر بدون گمان در بکارگیری همه این عناصر معماری گوناگون و ایجاد پیوند و ارتباط در کمال ابتکار و انسجام و زیبایی و ترکیب بین آنها موفق بودند.
تزیینات طاقهای ایوانها با مجسمه ها و پیکره ها در حضر همراه با نقوش زیبا یاد اور همان چیزی است که آشوری ها بر روی طاقها تزیین می کردند و آن اینگونه بود که بر روی الواح سنگی به نام ((کاشانی)) ترسیم می نمودند و از این نوع هنر طاقی تزیین یافته بر روی لوح کاشانی در قلعه ((شلمنصر سوم در نمرود )) کشف گردیده است. و این لوح از دوره آشوری در موزه ملی عراق نگهداری می شود.
تاثیرات معماری آشوری همچنین در شکل سر حیواناتی که در تزیینات معماری حضر بکار رفته مشاهده می شود که در قسمت ورودی ایوان زیر دو سر ستون کار گذاشته اند. این سر حیوانات در جایی که برای آنها نوعی پالان را برای سوار کردن آنها ساته اند قرار می گیرد که در ورودی های کاخ ها و معابد آشوری پیدا شده اند. و اما ماسکهایی که بر روی دیوارهای دو ایوان بزرگ جنوبی و شمالی از مجموعه ایوانهای هم ردیف تزیین شده اند جز این نیست که از معماری آشوری اقتباس شده که معابد آنجا را معمولا با ماسکهای سنگی و تعویذات و شکلهای گوناگون تزیین میکردند.
اما ساخت ساز بناهای حضر با قطعه سنگها و تزیینات این آثار با برگ گیاه اکانتوس و کلاه خود آهنی و سر نیزه و آرایشهای دایره ای شکل در بنا، از اسلوبهای معماری هلنی می باشد. ولی معمار حضری همگی این عناصر معماری و اسلوبهای اقتباسی را متحول کرد و آنچه را در ذهن خلاق معمار حضری در افزودن به این عناصر و ترکیب بین آنها می رسید محصول آن یک سبک و اسلوب معماری جدید بود که می توان با وجود این ویژگی ها، آن را (( سبک معماری حضر)) نامید. البته این عناصر و اسلوب ویژه در هیچکدام از شهرهای معاصر دوره ی معماری حضر یافت نمی شود.
این عناصر و اسلوب ویژه گیهای عمومی و کلی معماری حضر در اوج وجد و شکوفایی آن در دوره ی ((سادات)) و ((ملوک)) بود. با این وصف معبد مرن که داخل معبد کبیر بر پا شده است با این اسلوبهای معماری متفات است، معبد مرن نسبت به سایر ابنیه از کهن ترین بناهای شهر حضر محسوب می شود. و از اطاقی مستطیل تشکیل یافته که بر روی سکویی ساخته شده که دو ردیف از ستونها آن را احاطه کرده اند و آن اطاق به سبک ویژه ای در ارتفاع بلند، داخل ستونها قرار گرفته است.
سبک معماری این معبد کوچک هلنی- رومی است و در دوره ی مختلف بنا شده است: سبک معماری دوره ی قدیم آن بر می گردد به ساخت تزیینات بر آمده ی سر درها واسپرها و چوبهای تزیین شده که همه بر اسلوب هنر یونانی دلالت دارند.
دوره ی دوم آن بر می گردد به دوره ای که در عصر حکومت((سادات)) متداول بود و آن ساخت ستونهای بزرگ بیرونی بنا است که دارای سر ستونهایی است که مرکب از سبک یونانی- کورنتی است. همجنین کلیه تزیینات بیرونی این معابد با این((سبک ترکیبی))شکل یافته است. بخشی از بنای دیگری که داخل معبد کبیر ساخته شده و با سایر بناهای معبد متفات است ((معبد شحیرو))بود که شبیه معابد ((اتروسکها)) می باشد. این معبد از از سکویی که دارای ورودی بسیار بلندی است و درمقدمه نیز محجر و چهار دیواری (و شاید خانه ای چوبین)را ساخته اند که دارای چهار ستون است. معبد((شحیرو)) همچنین از نظر شکل ساخت و ساز های اولیه دارای سقفی بودند که باتیرهای چوبی پوشیده شده بودند.

معبد کبیر(معبد شمس،خورشید):
با شکوه ترین و بزرگترین بنای شهر حضر معبد کبیر است، این معبد با پارچه سنگهای عظیم مدور و مواد و مصالحی چون گچ بنا گردیده و درست در وسط شهر قرار گرفته که همه خیابانهای عریض و طویل شهر بدان منتهی می شود.
ساختمان معبد رو بسوی مشرق ساخته شده برای این که در درجه نخست جهت عبادت خورشید اختصاص یافته است. معبد نزد ساکنین حضر به ((هیکلا ربا)) یعنی معبد کبیر مشهور است یا ((بیت الها)) به معنی خانه خدایان .
معبد کبیر تقریبا مستطیلی شکل است که با دیوارهایی احاطه شده است. ابعاد این دیوارها از آغاز ضلع شمالی قسمت داخلی معبد بترتیب این گونه است: 435 متر؛ 321.5 متر؛ 438 متر (ضلع جنوبی) ؛ 310 متر.
معبد دروازه ای اصلی و بزرگ ،در دیوار شرقی داشته و علاوه بر آن یازده دروازه دیگر نیز دارد. معبد به طور کلی با دیواری که دو دروازه بزرگ در آن تعبیه شده به دو بخش تقسیم می شود : 1. حرم معبد ، 2. صحن معبد.
در بخش حرم ، ردیفی از ایوانهایی قرار دارد که رو به شرق قرار دارند و پشت ایوانها نیز خلوتگاه شمس قرار گرفته ، و آن اتاقی چهار گوش که با راهروهایی که به آن منتهی می شود احاطه شده است و در مقابل ردیف ایوانها عبادتگاه رب النوع ((شحیور)) قرار دارد که در روبروی این عبادتگاه نیز عبادتگاهی از آن خدایی مجهول و ناشناس ساخته شده است . در حرم دو بنای دیگر نیز وجود دارد که تا به حال در مورد آنها هیچگونه کاوشی انجام نگرفته است . در یکی از آن دو ،آن سوی عبادتگاه ((شحیور))بوده و دومی از آن در زاویه جنوب شرقی حرم می باشد.
اما در صحن معبد مهمترین و بارزترین اثری که در آن ساخته شده معبد ((مرن)) است که در عقیده تثلیث ساکنین حضر سید و سرور همه میباشد، این معبد به دو ردیف از از ستونهای بلند احاطه شده است . در صحن همچنین قربانگاهی بزرگ و مرده شوی خانه و خانه سقایت (آبرسانی و آبدهی زائران ) همگی در زاویه جنوب غربی احداث شده اند.
برای استخکام بخشی و مقاومت دیوارهای داخلی معبد در برخی از جاهای معین و مشخص، بناهایی ساخته اند که گمان می رود سقف آنها با چوب پوشیده شده و ستونهایشان را هم از سنگ و گچ بوده است. در بخش بیرونی دیوارهای اصلی معبد نیز، بویژه در دو طرف دروازه ها اطاقهایی مشاهده میگردد که برای نگهبانها و سکونت کارکنان معبد ساخته بودند.
البته بزرگان و اشراف حضر در پایه گذاری و ساخت و ساز این معبد قبل از ظهور دولت و کشورشان، با هم همکاری و تعاون دتشته اند. این موضوع در کاوشهای اندکی که از طبقات مختلف اثر انجام گرفته ثابت می شود و همچنین مرمت و باز سازی اثر در دوره های مختلف هم نشانگر آن است. معبد حصارهایی دارد که دارای برجهای دایره ای شکل هستند. البته در باب دیوارهای فعلی بین کارشناسان اختلاف وجود دارد ولی به هر حال در کاوشهای باستان شناسی بقایای این برجها در زیر بنا و پایه های اصلی دیوار شرقی پیدا شده اند.
با توجه به محدوده کاوشهای باستان شناسی که از روز نخست تا به حال انجام گرفته و در کشف و شناسایی آثار و ابنیه معبد موفق بوده، از قدیمی ترین آثار معبد می توان به ترتیب آثار زیر را نام برد: نخست معبد ((مرن)) که از قدیمی ترین بناهای معبد((کبیر)) است و پس از آن عبادت کاه ((شحیرو)) و آنگاه عبادتگاه روبروی آن. بعد از آن صفی از ایوانهای همردیف و در پایان خلوتگاه((شمس)) است یعنی معبد چهار گوشی که توسط سنطروق اول به اتمام رسید. در دورانهای متأخر تر از آن، در جبهه دیوار شمالی برای دفن مردگان، قبرها و بناهایی گودالی نیز ایجاد کرده اند که برای ورود به اطاقهای این گورستانها درهایی تعبیه شده که بر دربهای دیوارهای معبد کبیر افزوده اند.

ایوانهای هم ردیف:
هشت ایوان در مجاورت و همردیف هم در یک صف واحد رو به جبهه شرقی قرار گرفته اند و با استفاده از سنگ و گچ در قسمت بالای حرم معبد کبیر ساخته شده اند. طول این ایوانها در اصل 115 متر و ارتفاعشان نزدیک 23 متر می باشد. ایوانها در دو بخش با شیوه های تزیینی در قسمتهای جبهات افقی مزین شده اند که یک بخش از ایوانها بلند تر از دیگری است. بخشهای تزیین شده سطح پایین ایوانها در قسمت آغازین فضای باز ایوانهای کوچک و بزرگ، قوام و استحکام یافته اند. ایوانهای کوچک به صورت زوج واحدی بلند تر از دیگری از حیث ارتفاع، در وسط ایوان بزرگ قرار گرفته اند. ایوانهای بخش دوم که از نظر ارتفاع بلندتر هستند، با ستونهایی که دراز و بلند بوده در دو ردیف ستونهای کوتاه تعبیه و ساخته اند. و علاوه بر آن در نمای بیرونی ایوان تزییناتی بر سر ستونها افزوده شده و بر روی طاقهای ایوان نیز در نمای بیرونی ایوانها ، مجسمه های نیم تنه ای به صورت نقش برجسته و ماسک مانند قرار داده اند. همچنین تندیسهایی از آن بزرگان حضر بر روی طاقچه ها در جاهای خالی مناسب در بین ایوانها قرار داده شده.
دیوارهای داخلی ایوانها با ستونهای چوبی تزیین شده اند که 6 سانتیمتر از سطح دیوار بیرون می زند و این در ارتفاع تا ابتدای طاق و گنبد ادامه دارد. روی هر کدام از این ستونهای چوبی در ایوان جنوبی سه نقش برجسته (ماسک مانند) به شکل چهره بشر که نشانگر شخصیتها و رب النوعهای اساطیر کهن می باشد و نیز بر روی هر کدام از ستونها ایوان شمالی مجددا دو نقش برجسته دیگر از این چهره های انسان مانند وجود دارد. در همه این ایوانها و ساختمانها سه نوع وحدت و نظم معماری در بنا سازی مشاهده می شود که عبارتند از : نخست ایوان جنوبی و در دو جانب ایوان ، ایوان کوچکی در دو اتاق در امتداد آن قرار دارد ، دومین عنصر معماری ایوان شمالی است و همچنین در دو جانب این ایوان هم ، ایوان کوجکی و دو اتاق
تعبیه شده است. و اسلوب مشترک بناسازی سومی این است که در کنار دو ایوان همردیف و مجاور هم به اتاقی که در عرض آنها ساخته شده منتهی می شود که در پشت ایوانها قرار دارد.
از تحقیق و شیوه پژوهش شیوه ی بر هم نهادن سنگها بر روی دیوارها اسلوب و سبک معماری آن آشکار می شود و از مطالعاتی که بر روی پایه های بنا انجام گرفته و همچنین از پژوهش در کتیبه های روی دیوارها ثابت می شود که این عناصر سه گانه معماری در یک دوره انجام نگرفته است. نخست دو عنصر معماری اولی ساخته شده اند و سپس در مراحل اولیه تا ارتفای بالای اسپر ایوان یعنی در ارتفاع 70/4 متر نسبت به سطح زمین ساخت و ساز انجام گرفته است. سپس عنصر دیگر معماری بر روی بنا انجام گرفته است و بعد از این ساخت و ساز ((ورود مریا)) تکمیل بنا را در مرحله اول بر عهده داشتند ، همچنان که نام وی در جاهای زیادی بر روی دیوارها تکرار می شود که معمولا بالا تر از اسپره ی ورودی ایوانها قرار گرفته است. بعد از این که این بخش به پایان رسید ساخت قسمت سوم بنا در زمان ((نصر و مریا)) انجام گرفت ، کسی که هنوز به طور یقین رابطه نسبی وی را با ((ورود مریا)) معلوم نکشته است.

معبد مرن:
معبد مرن با سبک معماری یونانی یا هلنی قدیم ساخته شده که در آن ردیفی از ستونها را به جای دیوار بکار می گرفتند. این معبد یک ساختمان مستطیل شکل است با ابعاد 8/9 در 9/6 متر و رو به یوی شرق دارد و روی یک سکو بنا شده است. معبد مرن با 24 ستون مدور کوچک با سبک و شیوه معماری یونانی احاطه شده است. و تقریبأ بر روی شکافهای این سکو قرار دارد. همه ستونها در فاصله واحدی قرار گرفته اند به جز دو ستون که در جلوی دروازه ساختمان اصلی کار گذاشته اند ، علاوه بر این ستونها؛ ستونهای دیگری نیز سکوهای معبد را احاطه کرده اند که از نظر حجم بزرگتر بوده و بر روی قسمتهای پست زمین قرار کرفته اند و شمار این ستونها 25 عدد است. ارتفاع سر ستونها تقریبأ موازی با سر ستونهای کوچک می باشد. و این سر ستونها با ترکیب دو سبک معماری کورنتی و یونانی بر پای شده اند. در جلوی معبد پلکانی ساخته اند که با آن می توان به سطح سکوی معبد رسید. البته ضاهرأ ستونهای بزرگ تا جلوی معبد ادامه نمی یابند به سبب اینکه فضایی یرای بالا رفتن از پله ها را خالی از ستون گذاشته اند.
معبد به شکل افقی از دو جبهه شمالی و جنوبی بین ستونهای کوچک و بزرگ با سقف چوبی سرپوش شده است. بالای ساختمان اصلی در قسمت وسط سقف را به شکل کوهان شتر در آورده اند. سقف معبد از جلو و عقب با پشت بندهایی استحکام بخشی شده اند ، و سقف قسمت جلویی آنها روی ستونهای کوچک قرار دارد و سقف قسمت عقبی نیز بر روی ستونهای بزرگ واقع شده است. چهار پشت بند سنگی بالای سر ستونهای بزرگ و سایر ستونها ، آنها را به هم مرتبط می سازد و این از قسمت پایینی حائل و اسپر پشت بندها و بر مدکی های بنا آغاز می شود. و بر هر کدام از اینها نقش و نگارهای خاص خودش بکار گرفته شده. اما آن قسمت از سقف که به شکل کوهان شتر در آمده تنها نوعی آرایش و بر
آمدگی و بیرون زدگی در آن بکار رفته است (تقریبأ به شکل افریز) قسمت مسطح سقف در بین ستونها از دو طرف معبد ، بوسیله کاشی های مرمر مربع شکل که از سنگ مرمر رنگارنگ شکل یافته و با نقوش گوناگون مذهبی ، آرایش و تزیین شده اند. این کاشی کاری طوری به کار رفته اند که همانند آرایشهای کمربندی چوبی در سقف معبد خود نمایی می کند.
داخل اتاق معبد ، چیزی به شکل کرسی ساخته اند که ظاهرأ چیزی بر روی آنها می نهادند و احتمالأ بت ((مرن)) را روی آن نصب می کردند.
در کنار دیوارهای اتاق معبد از بخش بیرونی آن 9 دریچه (برای ورود هوا و نور به داخل) پیدا شده و در سه طرف آن حجاری و کنده کاری شده است.
معبد مرن نشان می دهد که از قدیمی ترین ابنیه مجموعه معبد کبیر باشد. ترجیحأ باید گفت که این بنا به سبک یونانی ساخته شده است و به سبب ردیفی واحد از ستونها که بدون تزیینات و آرایشهای هندسی بر پای شده اند ، بعدها در دوره اشکانی در اطراف معبد ستونهای بزرگ اضافه شده است ، و پشت بندها و قسمت بالای آنها را با تزییناتی که در ایوانهای هم ردیف مشاهده می گردد آرایش نمودند و سپس در تعمیرات کثیر بعدی سایر تزیینات و آرایشها در آن اعمال شده است.

















نویسندگان:نادیا گلولانی و هیما گرمیانی

گزارش تخلف
بعدی